رئیس مرکز بررسیهای دکترینال امنیت بدون مرز
ناکامی کودتایمخملی، قدرترهبری و آستانهتحمل بالاینظام را نشان داد
رئیس مرکز بررسیهای دکترینال امنیت بدون مرز تأکید کرد: در کودتای مخملی که دو ماه پیش در کشور ما کلید زده شد و حجم گستردهای از عملیات روانی، سیاسی و سرمایه گذاری بر انشقاقهای اجتماعی صورت گرفت، قدرت رهبری، سیستم واکسینه سیاسی متأثر از آن، و قدرت اجتماعی مردم خود را نشان داد و عملاً ثابت شد که آستانه تحمل چقدر بالا است.
دکتر حسن عباسی در ابتدای سخنان خود در اردوی آموزش سیاسی دانشجویان پسر با اشاره به ضرورت قالب علمی بخشیدن به تجربیات 3 دهه از عمر انقلاب اسلامی گفت: در حوزه علوم استراتژیک، این تجارب را در شکل ادبیات پایه و کلاسیک حکومتداری میتوان به صورت مدرن تبدیل به علم کرد و در اختیار نسلهای بعد قرار داد.
وی با بیان این که تبیین سیر اندیشه رهبران در کشورهای پیشرو یک اصل سیاسی در محافل دانشگاهی محسوب میشود، اظهار داشت: اگر به سابقه نیم قرن اخیر ایالات متحده امریکا نگاه کنیم، متوجه میشویم، آن دسته از رهبران موفق نامیده شدهاند که صاحب ایدئولوژی برای اداره جامعه بودهاند، همچنان که این رویکرد را در کشورهای اروپایی از جمله انگلیس و فرانسه میبینیم.
این پژوهشگر حوزه مسایل استراتژیک، تلاش رژیم پهلوی در قبل از انقلاب برای تئوریزه کردن این مدل و داشتن ایدئولوژی را مورد توجه قرار داد و گفت: زمانی که صحبت از اندیشه استراتژیک یک رهبر میکنیم، 4 عنصر مد نظر ما است که به ترتیب هرم جامعه سازی است و در دل آن ملتسازی، دولت سازی و سیستمسازی قرار دارد. این 3 جز دقیقاً نظیر بافت یک فرش عمل میکنند، به طوری که "ملت سازی" همان گرهها و نقش و نگارها هستند و "دولت سازی" و "سیستم سازی" تار و پودها را میسازند.
وی با بیان این که امریکا امروز در افغانستان ملتسازی می کند، بهطوری که افغانستان 25 میلیون نفر جمعیت دارد اما عملاً ملت شکل نگرفته است و در عراق دولت سازی انجام میدهد، گفت: ملت سازی در حوزه علوم استراتژیک، یک دانش بسیار تخصصی است که نرم افزار آن در اختیار 3، 4 کشور قرار دارد.
عباسی افزود: امروز در لبنان و فلسطین دعوا بر سر دولت سازی است، به خاطر همین است که میبینیم یک دولت نزدیک به ایران (اسماعیل هنیه) شکل میگیرد و یک دولت نزدیک به اسرائیل و امریکا( محمود عباس).
وی در ادامه به وضعیت ایران پرداخت و گفت: ما از نظر دولت سازی، ملت سازی و سیستم سازی بالاترین رتبه را در جمع کشورهای منطقه داریم و در سطح آسیا در کنار ژاپن و چین حائز رتبه اول هستیم.
رئیس مرکز بررسیهای دکترینال امنیت بدون مرز تصریح کرد: رهبر یک جامعه، زمانی تفکر استراتژیک برای ادامه جامعه دارد که افق آرمانیاش به جامعه، مردم، حکومت و دولت را تعریف کند و بداند چطور بین حکومت و ملت، نظام سازی کند.
وی گفت: قبل از انقلاب، شاه میخواست با توسل به انگارههای هخامنشی، دست به دولت سازی بزند، به همین خاطر است که در جشنهای 2500 ساله در پاسارگاد میایستد و خطاب به کوروش میگوید بخواب که ما بیداریم. در واقع شاه آن زمان میکوشید با ترویج فضای باستان گرایی ظاهر و ماکتی از حکومت هخامنشیان را به وجود آورد اما به خاطر این که مختصات انسان آرمانیاش به درستی معلوم نبود و بنیانهای این دولت سازی غلط طراحی شده بود، عملاً پاسخ مورد نظر را نداد و سیستم از هم پاشید.
این پژوهشگر سیاسی با بیان این که امام(ره) بعد از پیروزی انقلاب به هر 4 مرحله اقبال نشان داد، گفت: منشأ غایتی که از انسان برای امام(ره) متصور بود، قرآنی است، چرا که حیات انسان را طیبه میدانستند، از این رو است که مدل جمهوری اسلامی و دولت سازیها و نهادسازیهای مربوط به آن، متأثر از انگارههای جامعه بندی شکل گرفت.
وی تصریح کرد: دکترین امام راحل(ره)، تقریباً یکی از منسجم ترین دکترینها برای امروز و آینده جامعه بشری است و حداقل 50، 60 سال زمان میبرد که ما با تبیین دیدگاههای نظری و رفتارهای عملی ایشان، علم جدیدی برای مدیریت جامعه طراحی کنیم.
عباسی با اشاره به دوران 20 ساله زعامت مقام معظم رهبری گفت: وقتی این 2 دهه را بررسی میکنیم، متوجه حرکتهای شگفت انگیز و پیشرفهای چشمگیری در حوزه علوم و فناوری در شاخههای پزشکی، فناوریهای هستهای، قضایی و نظایر آن میشویم، به طوری که امروز میتوانیم ادعا کنیم از پیشرفتهترین کشورها در حوزه علوم استراتژیک محسوب میشویم.
وی با اشاره به حوادث اخیر بعد از انتخابات گفت: شما امروز میبینید در کودتای مخملی که 2 ماه پیش در کشور ما کلید زده شد و حجم گستردهای از عملیات روانی و سیاسی و سرمایهگذاری بر انشقاقهای اجتماعی صورت گرفت، قدرت رهبری، سیستم واکسینه سیاسی متأثر از آن و قدرت اجتماعی مردم خود را نشانداد و عملاً ثابت شد که آستانه تحمل نظام چقدر بالا است، در حالی که رخدادهای مشابه در چین و امریکا از فلج شدن سیستم در مدیریت بحران خبر میدهد، به طوری که سال 1369 در میدان تیان من، ارتش چین وارد عمل میشود و جلوی دوربینها، 3200 نفر دانشجو را قربانی میکند.
رئیس مرکز بررسیهای دکترینال امنیت بدون مرز افزود: در حادثه مشابه دیگری که با قتل یک سیاه پوست از سوی پلیس امریکا در سال 1370 رقم میخورد و سیاهپوستها به خیابانها میریزند، پلیس ایالتی، FBI ، گارد ملی و نیروی زرهی یکی پس از دیگری آن قدر در مانده میشوند که سر انجام کار به حضور سپاه تفنگداران دریایی امریکا با توپ و تانک وسط خیابانهای لسآنجلس و نیروی زمینی و ارتش 82 هوابرد میکشد، در حالی که ابعاد حادثه به هیچ وجه قابل مقایسه با رخدادهای ایران نبود و آن جا تلویزیون BBC فارسی و Face book و Touiter وظیفه سازماندهی اجتماعی یک انقلاب مخملی را بر عهده نداشتند.
وی ادامه داد: با وجود گستردگی توطئهها و آگاهی از ابعاد بحران، نظام سیاسی کشور بالاترین ظرفیت را برای انتخابات در نظر گرفت و یک خودروی زرهی یا تانک در خیابانها حضور نیافت، در صورتی که همان زمان در اعتراضی مسالمتآمیز در چین 186 نفر مسلمان کشته شدند و حجم انبوهی از تانکها و زرهپوشها در سطح خیابانها ظاهر شدند.
این پژوهشگر مسائل استراتژیک با اشاره به سخنان مقام معظم رهبری در سال 79 گفت: امروز نزدیک به یک دهه از سخنان ایشان در آن دوران میگذرد و در جمع بندی بیانات ایشان به این نتیجه میرسیم که رهبری در ابتدای دهه سوم انقلاب، ارکان دهه چهارم را که همان عدالت، توسعه و پیشرفت باشد، تئوریزه کردهاند.
وی افزود: رهبر معظم انقلاب در دهه سوم قطعات این تئوری را در قالب نقشه جامع علمی کشور، مهندسی فرهنگی، نهضت تولید علم و طرح تحول دستگاههای مختلف پی ریزی کردند، تا پوست اندازی نظام در طول دهه چهارم عمر خود محقق شود.
عباسی یکی از هوشمندیهای رهبری را در تأکید بر همنوایی دستگاههای مختلف کشور خواند و گفت: بسیاری از موازی کاریها، نابسامانیها و اختلالاتی که در حال حاضر در سیستم مدیریتی دستگاهها وجود دارد، ناشی از نبود همنوایی است، به خاطر همین است که دستگاهها مثل یک گروه موسیقی عمل نمیکنند، از این جهت تأکید مقام معظم رهبری بر تحولات ساختاری دستگاههای مسئول قابل درک میشود.
وی مدل ذهنی رهبر معظم انقلاب را 3 وجهی دانست و گفت: بر خلاف رهبرانی که در جهان تک بعدی میاندیشند، ذهن مقام معظم رهبری 3 وجهی است، که در راهبردها و راهکارها به خوبی نمایان است، به عنوان مثال ایشان در حوزه سیاست خارجی از 3 وجه عزت، حکمت، مصلحت نام میبرند و در سیاست داخلی، مثلث عزت، رحمت و اقتدار را میسازند که این دو، در ضلع عزت با هم همپوشانی میکنند. حال اگر این مثلثها را بیابید و ادامه بدهید، با یک ساختار و شبکه مواجه میشوید که دستگاه فکری و نقشه استراتژیک رهبری را تشکیل میدهد.